♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
توی رویاهایم ولی
هنوز تو همان پیراهن چهارخانه را پوشیدی
هنوز موهایم بافته شده است و هنوز هم عسلی چشمانم میخندد
توی رویاهایم ولی
دستهایت گره خورده توی دستهایم و بهشتم خلاصه شده توی فاصله امنِ شانه هایت
توی رویاهایم اما
هنوز آهنگ خودمان میخواند و هنوز مردی شبیه تو زیر لب همخوانی میکند با خواننده
توی رویاهایم ولی
اخم نمایشی من منجر میشود به یک بوسه ی تو درست وسطِ پیشانیم
توی رویاهایم ولی
دنیا آرام است،دود نیست،برف نیست
سرما هم که اصلا
توی رویاهایم ولی آن دخترک چشم عسلی مو بافته شده غمگین نیست،تنها نیست،یخ زده نیست...
توی رویاهایم ولی
مردی بی وفا نشده،زنی جا نمانده
آرزوها توی نطفه خفه کشته نشده
و اشک راه دیدن کسی را نبسته
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
کاش بودی سرم را روی شانه هایت می گذاشتم و می بوسیدمت
وقتی بودی آنقدر بزرگ نبودم
وقتی هم که رفتی بزرگ نشدم
دستهایم سرد است
کاش بودی دستم را میگرفتی
کجایی؟
شنیدم بهشت هم برایت کم است
خوش به حالت
کاش من را هم میبردی
دلم برایت تنگ است
همیشه عاشقت هستم
شبها به خوابم بیا مثل هر شب
دوستت دارم مادر
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
کودک که بودم وقتی زمین میخوردم مادرم مرا میبوسید و تمام دردهایم از یادم میرفت
دیروز زمین خوردم ولی دردم نیامد اما به جایش تمام بوسه های مادرم یادم آمد
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
. آسوده بخواب مادر بیمارم
راحت شدی از اذیت و آزارم
با دسته گلی به دیدنت آمده ام
بر خاک تو از اشک ، چه ها می کارم
بعد از تو فقط بغض و خدا را دارم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
زندگی م منهای تو
رمز من و عشق ، نام زیبایت بود
جنت ، فرشی به زیر پاهایت بود
روزی که تو را شناخت ناباوری ام
افسوس که زندگی م ، منهایت بود
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
مادر ریحان ها
ای مادر آفرینش ریحان ها
رمز هیجان پروری توفان ها
ها! مادر بغض های سرگردانی
نشنیده ترین سمفونی باران ها
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
قافیه اش پر پر بود
گل بود ولی قافیه اش پر پر بود
درکش ز توان عشق بالاتر بود
حتی خود عشق سینه چاکش شده بود
لبریز حماسه بود ، چون مادر بود
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
سرمست ترین بهشت ها
دستش همه کینۀ زمین می شوید
چشمش ز یگانگی نشان می جوید
هر جا که قدم به تربتش بگذارد
سرمست ترین بهشت ها می روید
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
از وقتی تصاحبش کرده ای
موهایم را از ته تراشیده ام
و فکر میکنم زشترین زن دنیا شده ام
و تو موهایت را روی شانه هایت میریزی
و فکر میکنی برایش زیباترین زن دنیا شده ای
غافل از آنکه مردی که موهای تو را
مثل سیم تلفن دور انگشتش می پیچد
و نگاهش به نقطه ای در دور دست ها
خیره می ماند
در خیالش به من زنگ می زند
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
مهسا مجیدی پور